محل تبلیغات شما

آخر هفته ها خانواده ح جیمی میروند قم ، خانه شان را می سپرند دست ما - دوبار به خانه شان زده و چشم شان ترسیده -بعد ما آنقدر خانواده خجسته ای هستیم که خانه خودمان را خالی می گذاریم ، شال و کلاه می کنیم و برای خواب میرویم خانه ی بغلی -خانه ی ح جیمی ها - تازگی ها بالش های خودمان را هم می بریم به علاوه تشکچه ی حبه که یک وقت نکند شب موقع خواب گل های قالی مردم را آبیاری کند! 

البته که بچه اَکَم از این عادت ها ندارد اما کار هیچ وقت از محکم کاری عیب نمی کند.

هفته ی قبل با خودمان پفک هم بردیم بعد خانم ح جیمی برایمان تخمه و شکلات کنار گذاشته بود ، چای دم کردم ، تخمه شکستیم ، هله هوله خوردیم و حرف زدیم.فوتبال دستی هم بازی کردیم.جور عجیبی بهمان خوش گذشت‌.


دیشب قرار بود برویم آنجا ، دیدم سین کاپشنش را تن کرده که برود مغازه سر کوچه ،پرسید: چی بخرم؟ 

گفتم: نمی دونم.هر چی دوست داری ، بستنی ، پفک ،،،

انگار کن می خواستیم برویم پارک و نه خانه بغل دستی مان.

گفتم که خانواده خجسته ای هستیم! 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها