محل تبلیغات شما

امسال هم خبری از کادوی روز زن نبود؛ حتی یک تبریک خشک و خالی هم نگفت.هر سال جمله ای شبیه این را برای روز زن می نویسم بعد نمی دانم چرا به آن درجه از عرفان! نمیرسم که با این اخلاق سین کنار بیایم و هی حرص نخورم بابتش که " مگه سرویس طلا می خواستم ازش؟ یعنی یه شاخه گل هم نمی تونست بخره؟مگه پولش چقدر میشه؟"


ناراحتم از دستش و این ناراحتی به شکل تابلویی توی رفتارم خودش را نشان میدهد اما می بینم برای سین مهم نیست.مهم نیست که من الان ناراحت باشم یا نه چون پیش خودش فکر می کند" آروم میشه ، یکی دو روز دیگه یادش میره و دوباره میشه همون آدم قبلی" پس هیچ تلاشی برای به دست آوردن دل من نمی کند و همین بیشتر اعصابم را بهم میریزد.


ورِ انتقام جوی درونم می گوید: تو هم امسال روز مرد براش چیزی نخر! 


نمی دانم آدم تا کی می تواند بعضی کارها را بکند و آنقدر روحش قوی باشد که توقع جبران نداشته باشد؟آدم اگر از شریک زندگی اش توقع بعضی توجهات خاص را نداشته باشد پس از چه کسی داشته باشد؟ 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها